موسیقی، یار رویای پناهنده افغانستانی، نتی پس از نت دیگر
مریم با کمک جامعه خود در ایران ، بر چالش های زندگی با معلولیت غلبه کرد و آرامش درونی، قدرت و استقلال را از طریق موسیقی یافت.
مرکز موسیقی سپاهان سینا در اصفهان، در ایران غرق در مخلوطی از صداهای ناهنجار است. مریم ۳۲ ساله، در حالی که گیتارش را کوک می کند، در تلاش است تا صدای بلند درامی که از کلاس سمت چپش و صدای دلچسب گروه کُر کودکان که از کلاسی دیگر به گوش می رسد را نادیده بگیرد. از نتیجه راضی است، گیتارش را در آغوش می گیرد، نفس عمیقی می کشد و به آرامی همه ی سیم ها را می نوازد، گویی می خواهد مطمئن شود که هنوز سر جایشان هستند.
شروع به نواختن می کند و پیچش انگشتانش به زیبایی آکوردهای یک آهنگ قدیمی ایرانی را شکل می دهند. «وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم» صدای نواختنش کلاس کوچکش را پر می کند و فضای اطرافش در نت های گیتارش غرق می شود.
والدین مریم پس از حمله شوروی در سال ۱۹۷۹، از کشورشان افغانستان گریختند. به دلیل مسائل موروثی، مریم نابینا به دنیا آمد. «بینایی من محدود است و با گذشت زمان بدتر می شود. می توانم شکل اجسام را ببینم اما هیچ رنگی را نمی توانم تشخیص بدهم».
«بزرگ شدن با اختلال بینایی دشوار بود. من دوران کودکی ام را به یاد می آورم. همه بچه ها می دویدند و بازی می کردند، اما من نمی توانستم.» «مشکلات و موانع بسیاری وجود دارد… در خیابان، از آنجایی که نمی توانم بخوانم، باید منتظر بمانم تا کسی از کنارم عبور کند و از آنها بخواهم علائم را برایم بخوانند.»
اما مریم هرگز اجازه نداد این مشکلات جلویش را بگیرند. او تا کلاس هشتم در یک مدرسه مخصوص نابینایان تحصیل کرد، بعد از آن زمانی که در یک دبیرستان عادی ثبت نام کرد ، کمبود کتاب های درسی بریل به این معنا بود که ابتدا باید درسهایش را به بهترین شکلی که می توانست حفظ کند تا بعد آنها را برای خودش در دفتری به شکلی مشابه زبان بریل پانچ می کرد .
وقتی یک موسسه خیریه محلی فعالیتی در محله اشان برای کسانی که با معلولیت زندگی می کنند برنامه ای برگزار کرد تا آنها نیز بتوانند موسیقی را کشف کنند، مریم عاشق گیتار شد.
مریم یاد زمانی می افتد که با برادر و خواهرش، که مثل او نابینا هستند، رادیو گوش می کردند و ترانه ها را به خاطر می سپردند و می گوید: «صدای گیتار به من آرامش درونی می بخشد و باعث می شود نگرانی هایم را فراموش کنم.
«صدای گیتار به من آرامش درونی می بخشد و باعث می شود نگرانی هایم را فراموش کنم.»
مهم نیست که در زندگی چه اتفاقی می افتد، اگر گیتارم را داشته باشم، می دانم که تنها نخواهم بود. گیتار من بهترین دوست من است».
مریم هفته ای یک بار نزد معلمش حمیدرضا درّی، در موسسه تعلیم می بیند، جایی که حدود ۱۰۰ ایرانی و افغانستانی که با معلولیت زندگی می کنند، در کنار ۳۰۰۰ هنرآموز دیگر، با هم موسیقی یاد می گیرند و تمرین می کنند.
«آنچه پناهندگان پشت سر می گذارند غیر قابل تصور است. آنها از وطنشان دور هستند و برخی نیز اعضای خانواده خود را از دست داده اند. آنها احساس تنهایی می کنند و بدون احساس تعلق زندگی می کنند. داشتن معلولیت را نیز به این مسائل اضافه کنیم و زندگی به طرز غیرقابل تحملی سخت می شود.» حمیدرضا می گوید. «موسیقی می تواند نقش درمانی داشته باشد، که به واسطه آن افراد معلول می توانند خود را ابراز کنند.»
تخمین زده می شود که از بین ۶۸٫۵ میلیون نفر بیجاشده در سراسر جهان، ۷٫۷ میلیون نفر آنها با معلولیت زندگی می کنند. افراد دارای معلولیت مرتباً با انگ و تبعیض روبرو هستند و بسیاری از آنها در خانه هایشان محبوسند و قادر به زندگی مستقل و مشارکت یکسان مانند دیگران در جامعه نیستند. در شرایط بیجاشدگی اجباری، افراد معلول اغلب با موانع و محدودیت های بیشتری روبرو هستند.
مریم اجازه نداده است که معلولیتش مانعی در مسیر زندگی اش باشد. او نه تنها هنرمندی در زمینه موسیقی است بلکه با اعتماد به نفس و حمایت جامعه، استعدادش در بافندگی فرش های سنتی ایرانی را نیز کشف کرده است.
او می گوید: «وقتی که نتوانی طرح مربوط به آنچه می بافی را ببینی، بافتن بسیار دشوار است. اما من دوست دارم کارهایی که بنظر دیگران قادر به انجام آنها نیستم را انجام دهم. من انجامشان می دهم و به آنها ثابت می کنم که اشتباه می کردند.»
حال او با سفارشات بافت فرشی که می گیرد، از خودش و خانواده اش حمایت می کند.
آژانس پناهندگان سازمان ملل، کمیساریا، از طریق کمک های نقدی و غیر نقدی ، ارجاع به شرکای دولتی و سازمان های مردم نهاد و شرکت دادن آنها در برنامه هایی مانند آموزش فنی و حرفه ای و معیشت، از افراد با نیازهای خاص، مانند مریم پشتیبانی می کند. در سال ۲۰۱۹ ، ۱۲۴ نفر پناهنده با نیازهای خاص در ایران از کمک های هدفمند بهره بردند، تا بتوانند خودشان با داشتن حق انتخاب و با عزت نیازهای خود را برآورده کنند.
«موسیقی می تواند نقشی درمانی داشته باشد، که به واسطه آن افراد معلول می توانند خود را ابراز کنند.»
مجمع جهانی پناهندگان که از ۱۷ تا ۱۸ دسامبر ۲۰۱۹ در ژنو، سوئیس برگزار می شود، سازمان های دولتی، سازمان های بشردوستانه و سازمان های توسعه محور، بخش خصوصی و سایر شرکا را در تلاشی برای افزایش تشریک مساعی بین المللی و تقسیم بار، گرد هم خواهد آورد. هدف این مجمع کاهش باری است که جوامع میزبان متحمل می شوند، تقویت خودیاری در پناهندگان و افزایش فرصت های اسکان مجدد است.
ایران از ۴۰ سال پیش میزبان پناهندگان بوده است و سیاست های فراگیر و پیشرو آنها باعث شده است که پناهندگان بتوانند رشد کنند و نه اینکه فقط زنده بمانند. اکنون بیش از هر زمان دیگری، جامعه جهانی باید حمایت خود از تلاشهای بشردوستانه ایران را تقویت کند تا پناهندگان و دیگر افراد آسیب پذیر مجبور به تحمل فشار رکود اقتصادی موجود نباشند.
توانایی کسب درآمدی نسبتا کم باعث می شود مریم احساس استقلال کند. او اکنون در حال پس انداز کردن درآمدش برای خرید گیتاری است که آرزوی آن را دارد، یک گیتار یاماهای سیاه.
«رویای من اجرا در یک سالن بزرگ کنسرت است. من و خواهرم مثل قدیم ها گیتار بنوازیم و برادرم پیانو بنوازد.» «وقتی اجرایمان تمام شد، جمعیت بمدت ۱۰ دقیقه تمام خواهند ایستاد و تشویقمان می کنند. از همین الان هم صدایشان را می شنوم!»