اطلاعیه مطبوعاتی

شکاف جنسیتی در قدرت

۰۲ مارس ۲۰۲۰

  • نابرابری جنسیتی، بی‎عدالتی بزرگ زمانه ما و بزرگترین چالش حقوق بشری است که با آن رو به رو هستیم. در مقابل، برابری جنسیتی راهکارهایی برای برخی از دشوارترین مسائل دوران ما ارائه می‎دهد. در همه جا، زنان تنها به دلیل زن بودنشان، نسبت به مردان در وضعیت بدتری قرار دارند.
  • به قلم آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد

نابرابری جنسیتی، بی‎عدالتی بزرگ زمانه ما و بزرگترین چالش حقوق بشری است که با آن رو به رو هستیم. در مقابل، برابری جنسیتی راهکارهایی برای برخی از دشوارترین مسائل دوران ما ارائه می‎دهد.

در همه جا، زنان تنها به دلیل زن بودنشان، نسبت به مردان در وضعیت بدتری قرار دارند. این واقعیت، در مورد زنان متعلق به گروه‎های اقلیت، زنان مسن تر، زنان دارای معلولیت، همچنین زنان مهاجر و پناهنده حتی به مراتب وخیم‎تر است.

هرچند طی دهه‎های اخیر شاهد پیشرفت‎های شگرف در زمینه حقوق زنان، از منسوخ شدن قوانین تبعیض‎آمیز گرفته تا افزایش تعداد دختران در مدارس بوده‎ایم، اما هم اکنون با نیروی عقب‎ران قدرتمندی روبه رو هستیم. در عین حال که در برخی کشورها حمایت‎های قانونی در برابر تجاوز و آزار و اذیت خانگی بسیار ضعیفی وجود دارد، در سایر کشورها سیاست‎هایی که زنان را مشمول مجازات می‌کنند، از پیشگیری از بارداری گرفته تا بارداری اجباری، در حال مطرح شدن است. حقوق جنسی و باروری زنان، از همه سو در معرض تهدید است.

همه این‎ها به دلیل آن است که برابری جنسیتی در اصل، موضوع قدرت است. قرن‎ها تبعیض و مردسالاری دیرینه، پدیدآور شکافی بزرگ از نظر قدرت جنسیتی، در اقتصادها، نظام‎های سیاسی و شرکت‎ها بوده و شواهد در همه جا موجود است.  

زنان همچنان از تصدی سمت‎های اجتماعی مهم، از دولت‎ها گرفته تا هیئت مدیره شرکت‎ها، تا مراسم معتبر اعطای جوایز کنار گذاشته می‎شوند. رهبران زن و زنان شاخص اجتماع، با آزار، تهدیدها و سوءاستفاده‎های‎‎ برخط (آنلاین) و خارج از آن روبرو هستند. شکاف جنسیتی در پرداخت، تنها نمونه‎ای از شکاف جنسیتی در قدرت است.

حتی داده‎‎های به ظاهر بی‎طرفی که تصمیم‎گیری‎ها را، از برنامه‎ریزی‎های شهری گرفته تا آزمایش مواد مخدر تحت‎الشعاع قرار می‎دهند، غالباً مبتنی بر مرد به‎عنوان پیش‎فرض هستند؛ مردان، معیار تلقی شده‎اند در حالی که زنان استثناء هستند. 

زنان و دختران همچنین با قرن‎ها زن‎ستیزی و محو شدن دستاوردهایشان مدارا کرده‎اند. آنان به دلیل عدم کنترل هیجانات احساسی یا دلایل هورمونی مورد تمسخر واقع شده اند؛ به‎طور معمول بر اساس ظاهرشان مورد قضاوت قرار گرفته‎اند؛ مقید به افسانه‎ها و تابوهای بی‎پایان در مورد کارکردهای طبیعی بدنشان هستند؛ آنان همه روزه با جنسیت گرایی، دیدگاه‌های نقد گرای مردانه و سرزنش قرار گرفتن در مقام قربانی روبه رو هستند.

این موضوع، عمیقاً همه ما را تحت تأثیر قرار می‎دهد و مانعی در برابر رفع بسیاری از چالش‎ها و تهدیدهایی است که با آن‎ها رو به رو هستیم.

نابرابری را مد نظر قرار دهید. زنان ۷۷ درصد هر دلار دریافتی مردان را کسب می‎نمایند. طبق آخرین پژوهش انجام شده توسط مجمع جهانی اقتصاد، بسته شدن این شکاف، ۲۵۷ سال به طول خواهد انجامید. در این میان، زنان و دختران روزانه حدود ۱۲ میلیارد ساعت کار بدون پرداخت انجام می‎دهند که به سادگی در تصمیم‎گیری‎های اقتصادی لحاظ نمی‎شود. اگر در پی دستیابی به جهانی شدن منصفانه‎ای هستیم که برای همگان کاربرد داشته باشد، لازم است سیاست‎های خود را بر پایه آمارهایی بنا نهیم که مشارکت حقیقی زنان را مد نظر قرار می‎دهند.   

فناوری دیجیتال، مورد دیگری در این زمینه است. نبود توازن جنسیتی در دانشگاه‎ها، کسب ‎وکارهای نوپا و نظایر دره سیلیکون در جهان ما، عمیقاً نگران‎کننده است. این قطب‎های فناوری، جوامع و اقتصادهای آینده را شکل می‎دهند؛ نمی‎توانیم به آن‌ها اجازه دهیم مرزبندی کنند و سلطه مردان را تشدید نمایند.  یا جنگ‎هایی را مد نظر قرار دهید که در حال به یغما بردن جهانمان هستند. ارتباطی مستقیم بین خشونت علیه زنان، ظلم مدنی و تعارضات وجود دارد. نحوه برخورد یک جامعه با نیمی از جمعیت خود یعنی زنان، شاخصی معنی دار از نحوه برخورد آن با سایرین خواهد بود. حتی در جوامع صلح‎آمیز، بسیاری از زنان در خانه‎های خود در معرض خطرات مهلک هستند.   

حتی در واکنش ما نسبت به بحران اقلیمی نیز شکاف جنسیتی موجود است. ابتکارات در راستای کاهش (بحران) و بازیافت، بیش از حد، با اتکا به زنان مورد بازاریابی قرار گرفته است، حال آن‎که در مورد مردان بیشتر احتمال می‌رود خود را وقف حل مسائل فناورانه آزمایش نشده نمایند. و اقتصاددانان و نمایندگان زن پارلمان‎ها بیش از مردان احتمال دارد از سیاست‎های حامی محیط زیست پشتیبانی نمایند.   

در نهایت، نمایندگی سیاسی، واضح ترین مدرک دال بر وجود شکاف جنسیتی در قدرت است. در سراسر جهان، میانگین تعداد زنان در مجلس سه به یک است، اما حضور آنان به شدت با نوآوری و سرمایه‎گذاری در سلامت و آموزش، همبستگی دارد. این تصادفی نیست که دولت‎هایی که باز تعریف آن‌ها از موفقیت اقتصادی، رفاه و پایداری را شامل می‎شود، به وسیله زنان هدایت شده‎اند. 

به همین دلیل است که یکی از نخستین اولویت‎های اینجانب در سازمان ملل متحد، انتصاب زنان بیشتر برای رهبری بود. هم اکنون، دو سال زودتر از موعد زمانی، در سطح ارشد به برابری جنسیتی دست یافته‎ایم، و برای سال‎های پیش رو، دارای نقشه راهی برای ایجاد برابری در تمام سطوح هستیم.

جهان ما دچار گرفتاری است، و برابری جنسیتی یک بخش اساسی از پاسخ آن است. مسائل ایجاد شده به وسیله انسان، راهکارهای بشری دارند. برابری جنسیتی، ابزاری برای بازتعریف و انتقال قدرتی است که منافعی برای همگان به ارمغان خواهد آورد. 

قرن بیست و یکم باید قرن برابری زنان در مذاکرات صلح و گفتمان‎های تجاری، در اتاق‎های هیئت مدیره و کلاس‎ها؛ همچنین در نشست سران گروه ۲۰ کشور صنعتی و سازمان ملل متحد باشد.

اینک زمان متوقف کردن تلاش‎ برای تغییر زنان، و زمان آغاز تحول در نظام‎هایی است که مانع دستیابی آنان به توان بالقوه شان می‎شوند.

UNIC_LOGO

مرکز اطلاع رسانی سازمان ملل متحد

UNIC

نهادهای ملل متحد درگیر در این ابتکار

سازمان ملل متحد
سازمان ملل متحد

آرمان‌های توسعه پایداری که با انجام این طرح به دنبال دست‌یابی به آن‌ها هستیم